درد دل
درد دل غریب مرا جز تو چاره نیست
صبر از تو کار من هیچ کاره نیست
چشمم به راه مانده چو یعقوب و صد فسوس
اینها علاج درد دل پارا پاره نیست
عطر تنش را تو صبا پیش من بیار
ورنه دو صد ماه رخش ماهواره نیست
خورشید را تو شبی باز بر من آر
بهتر ز لحن و صوت خوشش گوشواره نیست
تا در حضور باغ دو چشمش نشسته ایم
وقت و دقیق و ثانیه ها را شماره نیست
در پیش چشم تو رویم سیاه بود
دانم که شهر من لایق آن ماه پاره نیست
شب را به صبح تا به سحر گریه کرده ایم
وصل رخ تو را چه امید دوباره نیست
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۱ ساعت 21:14 توسط سینا برادران
|