سال نو
به صدای قدم باد صبا
که نوید سحری نو دارد
گوش جان بسپاریم
به جهان گر تو بچشم حلزون نیم نگاهی بکنی
سر هر سرو
اذان گوید باد
سر هر موج
ببینی تو سجود
پای هر شب بویی
عطر تسبیح و دعا پیچیده است
دست من، همچو دو چشم حلزون
منطق زنده پرواز پرستوها را
از صدای قدم نور تمنا می کرد
دل به شوق وصلش
در پی تازه ترین قطره اشکی شفاف
در زلال چشمه پاک یقین
میکشد مسح به روی تردید
به بهاری که چه زود
می شود تابستان
و چو عمر گل شب بو گذراست
و پر از نغمه شور ابدی است
می سپارم دل را
بار الها
ای اهورامزدا
قلبم از کینه تهی ساز
و به جایش بنشان
فرشی از جنس چمن
لحظه هایم عریان
تو بپوشان بر آن
جامه آرامش
تو که نزدیکترین چشم به چشمان منی
روشنی بر دل من قرس نما
و تو همراهم باش
چه مبارک سحری است
و چه فرخنده شبی
روزهاتان همه نو
شب تان همچو حریر یمنی
مملو از آرامش
سایه گرم خدا برسرتان
و همه جا بوی حضورش
به مشام دلتان رنگین باد
که نوید سحری نو دارد
گوش جان بسپاریم
به جهان گر تو بچشم حلزون نیم نگاهی بکنی
سر هر سرو
اذان گوید باد
سر هر موج
ببینی تو سجود
پای هر شب بویی
عطر تسبیح و دعا پیچیده است
دست من، همچو دو چشم حلزون
منطق زنده پرواز پرستوها را
از صدای قدم نور تمنا می کرد
دل به شوق وصلش
در پی تازه ترین قطره اشکی شفاف
در زلال چشمه پاک یقین
میکشد مسح به روی تردید
به بهاری که چه زود
می شود تابستان
و چو عمر گل شب بو گذراست
و پر از نغمه شور ابدی است
می سپارم دل را
بار الها
ای اهورامزدا
قلبم از کینه تهی ساز
و به جایش بنشان
فرشی از جنس چمن
لحظه هایم عریان
تو بپوشان بر آن
جامه آرامش
تو که نزدیکترین چشم به چشمان منی
روشنی بر دل من قرس نما
و تو همراهم باش
چه مبارک سحری است
و چه فرخنده شبی
روزهاتان همه نو
شب تان همچو حریر یمنی
مملو از آرامش
سایه گرم خدا برسرتان
و همه جا بوی حضورش
به مشام دلتان رنگین باد
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت 4:12 توسط سینا برادران
|